مقالات



در اینجا می توانید تمام مقالات سایت را ببینید. مجموعه ای از اساتید برجسته و دانشجویان رشته های مختلف در تولید این مقالات همیاری می کنند. برای آشنایی با این افراد می توانید به صفحه ی همیاران بروید. همچنین اگر شما هم مقاله ای نوشته اید می توانید از طریق سایت ما منتشر کنید. به زودی جزئیات پذیرش مقاله را اعلام خواهیم کرد.



در قسمت اول این یادداشت به دلایل توجه به سالمندی موفق و تعریف آن پرداختیم. در این قسمت و قسمت بعد به عوامل تعیین کننده‌ی سالمندی شناختی موفق می‌پردازیم.

در حالی که به طور سنتی، تمرکز پژوهش‌ها در حوزه‌ی “مغزِ در حال سالمند شدن” بر این بوده است که تفاوت بین تغییراتِ آسیب‌شناختی و تغییرات وابسته به سن را ترسیم کنند، بخش کوچکتری از تحقیقات هستند که بر سالمندی “شناختیِ” موفق متمرکزند.

مطالعات ذهن و شناخت به تنهایی نمی‌توانند چرایی و چگونگی رفتار افراد را تبیین کند و مطالعات فرهنگی و اجتماعی نیز قادر نیستند تا به تنهایی به کفایت تبیینی و توصیفی لازم برای توضیح سازوکار کنش‌های ما دست یابند و برای رسیدن به این مهم نیازمند امتزاج این دو ساحت از علم هستند.

در قسمت قبلی یادداشت به انسان‌شناسی شناختی دین و روانشناسی شناختی دین پرداختم. در ای قسمت به علوم اعصاب دین می‌پردازم و در نهایت این پرسش را بررسی می‌کنم که آیا علوم شناختی دین تهدیدی برای دین به شمار می‌رود یا خیر.

دین مجموعه‌ای از باورها، تجارب، احساسات، رفتار و مناسک است؛ در نتیجه، به لحاظ موضوع، علوم شناختی می‌تواند به دین و موضوعات آن بپردازد و از این پرسش کند که، بر اساس ظرفیت‌های شناختی، ذهن انسان چگونه باورها، اندیشه‌ها، مفاهیم، اعمال و طرحواره‌های دینی را درک می‌کند

دغدغه‌های شناختی سال‌ها پیش از وقوع آنچه انقلاب شناختی خوانده می‌شود، در انسان‌شناسی فرهنگی مطرح شد- توجه این علم بیش از هر چیز به جنبه‌های مفهومی و ذهنی فرهنگ‌های مطالعه شده معطوف بوده است، یعنی توجه به دانش در بافت یک فرهنگ.

توانایی تشخیص مقادیر عددی بین انسان‌ها و حیوانات مشترک است. این توانایی تشخیص مقادیر عددی، که در اصطلاح آن را حسِ عدد می‌نامیم، به احتمال زیاد سابقه‌ی تکاملی طولانی دارد و در زنده ماندن و بقای ما نقش داشته است.

نظریه‌ی سیستم‌های پیچیده هم علوم محض و هم حرفه‌ها را تحت تاثیر قرار داده است، در رفتار سازمانی به کار رفته است و حتی مدیران شرکت‌های را در مورد رویکرد خود در مورد مسائلی چون اتحاد هم‌افزایانه و مزیت‌های رقابتی به فکر واداشته است. در این نوشته، نگاهی به سیستم‌های پیچیده و لزوم پرداختن به مبحث پیچیدگی در هر سطح تحصیلی خواهیم داشت.

چندی پیش، مقاله‌ای در مجله‌ی science به چاپ رسید که ادعا می‌کرد با تلقین یا کاشت خاطرات ساختگی در مغز فنچ‌ها، آن‌ها توانستند آوازهایی را سر دهند که پیش از آن صرفا از خلال یادگیری این آوازها از پرندگان بزرگ‌تر قادر به آموختن آن بودند. اما آیا واقعا خاطره‌ای ساختگی در مغز فنچ‌ها کاشته شده است؟

در بخش اول این رشته یادداشت‌ها درباره ی مزیت‌های انتخابی زندگی اجتماعی و تکامل آن در انسان و سایر حیوانات گفته شد؛ نظیر توانایی هماهنگی سریع، همدلی، نظریه‌ی ذهن و توانایی فهم منظور، مقاصد و احساسات دیگران. در دومین بخش از این رشته یادداشت، به بررسی داده‌های تطبیقی حیوانی در این حوزه می‌پردازم.

فرض کنید در یک جهان خیالی، آدمیان از نطق یا کلام یا زبان گفتاری برای انتقال مفاهیم استفاده نمی کنند. همچنین از زبان بدن نیز برای ارتباط بهره نمی گیرند. در عوض آدمیان برای ارتباط و فهم یکدیگر کافیست “ذهن خوانی” کنند؛ بدین شکل که رد و بدل شدن امواج مغزی میان آدمیان به آنان کمک می کند تا از “نهان” یکدیگر خبر بگیرند.

بی‌شک هر عملی که از انسان و هر موجود زنده‌ی دارای سیستم عصبی سر می‌زند ریشه در دست‌کم یک تصمیم، یا انتخابِ یک گزینه از میان چند گزینه دارد. این انتخاب یا به دشواری انتخاب یک شغل یا کشور برای زندگی است، و یا به سادگیِ باز کردنِ در برای خروج از اتاق.

بیشتر فعالیت‌های زندگی ما انسان‌ها در پیوند با دیگران صورت می‌پذیرد. زندگی اجتماعی ما به این گره خورده است که پیوسته منظور اطرافیانمان را درک نموده و نسبت به آن‌ها و در هماهنگی با آن‌ها، واکنش مناسب نشان دهیم. عدم این توانایی در انسان‌ها (و دیگر گونه‌هایی که به‌صورت گروهی زندگی می‌کنند) می‌تواند منجر به طیفی از پیامدهای منفی شود: از مرگ گرفته تا محکوم شدن به بی‌نزاکتیِ اجتماعی. اما ما چطور دیگران را می‌فهمیم و واکنش هماهنگ نشان می‌دهیم؟

در این گفتار کوتاه قصد دارم تا به اختصار به مفهوم شناخت در تعریف فرهنگ بپردازم و نشان دهم که این مفهوم از سالیان دور در تعاریف فرهنگ توسط انسان‌شناسان با عبارت‌های مختلفی وجود داشته است، اما تنها با ظهور انقلاب شناختی و نفوذ دستاوردهای این علوم به انسان‌شناسی بود که این افراد توانستند تعاریف خود از فرهنگ را ذیل مفهوم شناخت سامان‌دهی کنند.




درباره ما

شناخت مرکزی است برای آموزش های تخصصی و عمومی و ترویج فعالیت ها و معارف علمی در حوزه ی علوم شناختی. تاکید بر ماهیت میان رشته ای علوم شناختی و استفاده از نیروی انسانی ممتاز از مهم ترین اهداف مرکز شناخت است.


پل های ارتباطی و پایگاه های مجازی

ایمیل: Shenakhtcenter2019@gmail.com

تلگرام: t.me/shenakhtcenter