
در حالی که به طور سنتی، تمرکز پژوهشها در حوزهی “مغزِ در حال سالمند شدن” بر این بوده است که تفاوت بین تغییراتِ آسیبشناختی و تغییرات وابسته به سن را ترسیم کنند، بخش کوچکتری از تحقیقات هستند که بر سالمندی “شناختیِ” موفق متمرکزند. این پژوهشها معمولا شامل این میشوند که چه چیزهایی در حفظ عمکرد سطح بالای شناختی در سنین بالاتر موثرند و چه مداخلاتی موجب میشوند که تواناییهای شناختی، فراتر از آنچه معمولا با سالمندی بهنجار مرتبط است، بهبود یابند.
اگرچه اجماعی بر این وجود ندارد که تعریف سالمندی شناختی موفق دقیقا چیست، بر این نکته اجماع وجود دارد که سلات عمومی سخت نیازمند فهم این است که چگونه میتوان زندگی سالم را در سنین بالاتر حفظ کرد. فقط به این نکته توجه کنید که در هیچ زمانی در تاریخ ثبت شده، تعداد افراد بالای ۶۵ سال تا این اندازه فراوان نبوده است.
اکثر مطالعات در حوزهی سالمندی موفق بر پیشگیری از بیماریهای فیزیکی تمرکز کردهاند. مثلا در یک مقالهی مروری که در سال ۲۰۰۶ به چاپ رسید، از میان ۲۸ مقالهای که مورد بررسی قرار گرفته فقط ۱۳ مقاله بودند که عملکرد شناختی را یکی از مولفههای سالمندی موفق با حساب آورده بودند. اما دلایلی وجود دارد که توجه به سالمندی شناختی موفق رفتهرفته رو به افزایش است.
دلایل توجه به سالمندی شناختی موفق
- تغییر علل مرگ و میر: صد سال قبل، بیماریهای عفونی مهمترین علت مرگ و میر انسانها بودند. حدود ۴۰ درصد از انسانها در دوران کودکی میمردند و میانگین سن افراد در زمان مرگ ۴۰ سال بود. دسترسی به آب آشامیدنی سالم و پیشرفت در توانیی پیشگیری و درمان بیماریهای عفونی منجر به این شد که این بیماریها دیگر علت اصلی مرگ و میر نباشند و علل وابسته به سن (مثل سرطان و بیماریهای قبلی) نقش برجستهای پیدا کنند. اما روشهای درمان و به تاخیر انداختن این بیماریها نیز تا حدی موجب افزایش سن افراد و طول عمر بیشتر آنها شدهاند. در دهههای اخیر، بیماریهای مغزی، به ویژه آلزایمر، علت مرگهای بیشتر و بیشتری بودهاند. امروزه برای درمان مشکلات قلب و عروقی امکانات و دانش بسیار بیشتری در دست داریم تا مشکلات مغزی و شناختی. بنابراین عجیب نیست که رفتهرفته توجه بیشتری به سلامت شناختی افرادی شود که در حال سالمند شدن هستند.
- تغییرپذیری مغز: فروید معتقد بود که فرایندهای شناختی افراد بالای پنجاه سال منعطف نبوده و آنها مستعد درمان و یادگیری نیستند. اما دههها مطالعه بر حیوانات نشان دادند که محیطِ غنی با انعطافپذیری عصبی بیشتر مبستگی دارد، حتی زمانی که آزمایشها بر حیوانات مسن انجام میشد. مطالعات بعدی بر اسنانها نیز موید همین امر بودند. بنابراین این باور که امکان تغییر مغز/ذهن در سنین بالا نیز وجود دارد، گرایش به تمرکز بر سالمندی شناختی موفق را افزایش داد.
- تاثیر سلامت شناختی بر سلامت فیزیکی و اجتماعی: پژوهشها حاکی از آنند که مشکلات شناختی احتمال انجام فعالیتهای فیزیکی را کاهش میدهد که آن هم به نوبهی خود منجر به مشکلات شناختی میشود. تواناییهای شناختی بسیاری در تصمیمات افراد برای انجام فعالیتهای فیزیکی یا گرفتن بیماریهای مزمن موثرند. بنابراین، سالمندی شناختی موفق از این حیث نیز اهمیت مییابد.
تعریف سالمندی شناختی موفق
برای رسیدن به تعریفی مورد اجماع از سالمندی شناختی موفق چالشهای فراوانی وجود دارد. شاید تعریفی که به اجماع نزدیکتر باشد تعریفی است که موسسهی ملیِ برنامهی سلامت شناختی و هیجانی ارائه داده است. طبق نظر این کارگروه “سلامت شناختی صرفا به معنای نبودِ اختلالات شناختی نیست، بلکه علاوه بر آن، به معنای ایجاد و حفظ ساختارِ شناختیِ چندبعدی است که بزرگسالانِ مسنتر را قادر میسازد ارتباطات اجتماعی، احساس داشتن هدف، و توانایی عمکرد فردی، توانایی بهبود از شرایط بیماری و توانایی کنارآمدن با مشکلات شناختیِ تدریجی را حفظ کنند”.
مولفههای اصلی این تعریف عبارتند از:
- ترکیب حوزههای شناختی مختلف و فراتر رفتن از تواناییهای سنتی، مثل حافظه و مدیریت اجرایی، و رفتن به سمت ساختارهای پیچیدهتری مثل خردمندی (wisdom) و انعطافپذیری (resilience).
- توجه به ارتباط کلیدیِ سلامت شناختی با استقلالِ عملکردی و درگیر شدن با زندگی.
اگرچه این تعریف به نکات بسیار مهمی اشاره میکند، برای عملیاتی کردن این تعریف، و یا هر تعریف دیگری، دشواریهایی در مقابل داریم. به طور ویژه اینکه میتوانیم سالمندیِ شناختی موفق را بر حسب آستانهها، بر حسب مقایسههای هنجاری و یا بر حسب مقایسه با عملکرد قبلی تعریف کنیم.
در تعریف بر حسب آستانه، مثلا میگوییم که فرد باید در یک آزمون مشخص نمرهای بالاتر از یک عدد مشخص بیاورد. در تعریف بر حسب معیارهای هنجاری، برای مثال میتوانیم بگوییم فرد باید نمرهای بالاتر از نمرهی میانه در آزمونهای عصب-روانشناختی داشته باشد. رویکرد دیگر هم این است که سالمندی شناختی موفق فرد را با رجوع به میزان حفظ عملکرد شناختی قبلیشان تعریف کنیم.
در بخش بعدیِ این یادداشت، به عوامل تعیین کنندهی سالمندی شناختی موفق پرداخته میشود.
منبع:
Depp, C. A., Harmell, A., & Vahia, I. V. (2011). Successful cognitive aging. In Behavioral neurobiology of aging (pp. 35-50). Springer, Berlin, Heidelberg.